رفتار.رضاشاه.و مردم.خوانین بر سر مردم چه اوردند؟

ساخت وبلاگ
نماینده ادوار نهم و دهم مجلس شورای اسلامی با انتشار تصویری تاسفبار از خود در کنار پارک دریاچه ای دوگنبدان که اکنون به بَرهوتی تبدیل شده است، نوشت: چی می خواستیم، چی شد؟به گزارش راه سلام، “غلامرضا تاجگردون'>گردون” در حاشیه این تصویر تاسفبار اینگونه نوشت: چی می خواستیم، چی شد؟ بعد از چند سال گذرم به پارک دریاچه اي يا همون پارك نفت گچساران خورد جایی که بیشه زار بود و می تونست یکی از بهترین پارک های دریاچه ای جنوب باشه، دریاچه بیش از يك هکتار ، رستوران های مجهز و هوشمند روي آب ، دو پیست جداگانه دوچرخه و پیاده روی زمین های مختلف ورزشی تنیس و والیبال و….. سينماي تابستانه و … میلیاردها تومان هم هزینه شد و یک زیرساخت بسیار قوی همراه با محیطی آرامش بخش براي خانواده ها، یهو تعطیل شد و به خواب زمستانه رفت.کاری که در یکسال دیگه قرار بود به بهره برداري برسد. صدها میلیون فقط مصالح آماده پای کار مونده که حتی اونا هم کار نکردند. فقط خار و خاشاك و بود و يك نگهبان کاری که نباید می شد . شد و مردم عزیز بی بهره از يك خدمت.به گزارش راه سلام/ پروژه دریاچه مصنوعی گچساران از سال ۱۳۹۳ بعنوان پروژه تکمیلی پارک نفت مطرح و ۵۰ میلیارد ریال برای این پروژه قرار داده شد اما در سالهای ۹۵ تا ۹۷ با مشکلات کمبود بودجه و اعتبار مواجه و در طول این سالها نیمه راکد باقی ماند.“تاجگردون” اعتبارات کلانی برای بهره برداری از این پروژه گردشگری تخصیص داد اما بعد از رداعتبارنامه او توسط عده ای نماینده در مجلس یازدهم، عملا این پروژه به برهوتی تلخ و تاثربرانگیز تبدیل شده است.این پروژه در سال ۱۴۰۱ نیز پیشرفت هایی داشت و به گفته رضا قشقایی شهردار دوگنبدان اعتباراتی برای آن هزینه شد.꧁꧁꧁꧁꧂꧂꧂꧂ + نوشته شده در شنبه بیستم آبان ۱ رفتار.رضاشاه.و مردم.خوانین بر سر مردم چه اوردند؟...
ما را در سایت رفتار.رضاشاه.و مردم.خوانین بر سر مردم چه اوردند؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3golpabehgamd بازدید : 29 تاريخ : دوشنبه 29 آبان 1402 ساعت: 20:01

تاریخچه ای از سواد آموزی در گچساران قبل از انقلابروستای زریون در پانصد دستگاه فعلی قرار داشت ، بجهت انتخاب زمینهای روستا جهت فرودگاه (جا طیاره )محل روستا به خیابانهای مهر و امینی و بلادیان و حافظ انتخاب گردید و منازل اهالی توسط کمپانی نفت ایران و انگلیس خریداری و اهالی به مکان جدید نقل مکان کردند .اولین ملای محلی طایفه کی یوسفی * عبدالرضا نامی دشتستانی * بود که نامش را یاد آور نمودند .هر ملایی روش مخصوص به خود را داشت ، کلاسها یا در خانه ملا ، یا در منزل کدخدا ، یا در اطاقی مخصوص که کومه ای برای اینکار برگذار میشد.مکتب خانه ها سن خاصی نداشت .بیشتر در پائیز و زمستان که کار دامداری و کشاورزی کمتر بود برگذار میشد .درس حساب را سیاق میگفتند .یکی از روش های درس خوانی در منزل ملا ها را *غوره خوانی* میگفتند .به مبصر کلاس *خلیفه* میگفتند .معمولا ماهیانه به ملاها از طرف خانواده چیزی داده میشد ، قند و چای، گندم ، مرغ و خروس و بره و گوسفند . همچنین از طرف کدخدا انعام خاصی به ملا داده میشد .در تاریخ طایفه با نامهای * ملا خدابخش ، ملا سرتیپ ، ملا آقا ، ملا درویش ، ملا محمد خان ، ملا ولیخان ، ملا خلیفه به چشم میخورد که نشان از سواد در بین افراد طایفه میباشد .مقداری کلگ یا نان با خرما کودکان با خود می آوردند.در سال 1307 تعداد چهارده نوجوان از بویراحمد را در دار التربیه خرم آباد برای آموزش بردند که اولین دانش آموزان درس خوانده با سیستم جدید میباشند ،با کشف نفت در منطقه گچساران و استخراج و امید به انتقال فراوان نفت به آبادان ، شرکت نفت مبادرت به تأسیس تلمبه خانه سه قلاتون در شرق روستای آبشیرین نمود که اولین محموله نفت بوسیله لوله در سال ۱۳۱۹ خورشیدی رهسپار آبادان گردید .با توجه به نیاز پر رفتار.رضاشاه.و مردم.خوانین بر سر مردم چه اوردند؟...
ما را در سایت رفتار.رضاشاه.و مردم.خوانین بر سر مردم چه اوردند؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3golpabehgamd بازدید : 30 تاريخ : دوشنبه 29 آبان 1402 ساعت: 20:01

داستان کورش بزرگ در سور‌جوانمردی کورش بزرگ در فنیقیه؛کورش بزرگ روزی که وارد سور شهر شد یکی از برجسته‌ترین کمانداران سرزمین فنیقیه تصمیم گرفت که کورش را بکشد. آن مرد ارتب داشت. برادر او در یکی از جنگ‌ها بدست سربازان کورش کشته شد بود. روزی که کورش سوار بر اسب به‌سوی معبد می‌رفت، ارتب میان شاخه‌های انبوه یک درخت تنومند پنهان شده بود و انتظار نزدیک شدن کورش را می‌کشید. همین‌که کورش نزدیک شد او گلوی کورش را هدف قرار گرفت و زه کمان را پس از کشیدن رها ساخت. صدای رها شدن زه به گوش همه رسید و تمام سرها متوجه درختی شد که ارتب روی یکی از شاخه‌های آن نشسته بود. در همان لحظه که صدای رها شدن تیر در هوا پیچید، اسب کورش بزرگ سر سم رفت و اگر اسب در همان لحظه سر سم نمی‌رفت، تیر به گلوی کورش برخورد می‌کرد و او را می‌کشت. کورش بر اثر سر سم رفتن اسب پیاده شد و افراد گارد جاوید که در پشت سر او بودند، وی را احاطه کردند و سینه‌های خویش را سپر نمودند که مبادا تیر دیگری به‌سوی کوروش پرتاب شود. عده‌ای دیگر از آنها دور درخت گرفتند و ارتب را از آن پایین آوردند دستگیر و دست‌هایش را بستند.کورش پس از اینکه از نام و رسم سوقصد کننده آگاه گردید فرمان داد او را نگاه دارند تا بعد مجازاتش را تعیین نماید و اسب خود را که سبب نجاتش شده بود مورد نوازش قرار داد. کورش پس از بازگشت از معبد فرمان داد که ارتب را نزد او بیاورند. هنگامی‌که او را نزد کورش بزرگ آوردند از وی پرسید: برای چه به‌سوی من تیر انداختی؟ارتب پاسخ داد: ای پادشاه چون سربازان تو برادر مرا کشتند و من می‌خواستم انتقام خون برادرم را بگیرم. یقین نیز داشتم که تو را خواهم کشت زیرا تیر من خطا نمی‌رود.کورش گفت: در قانون نوشته شده که اگر کسی سوقصد کند و سوقصد کن رفتار.رضاشاه.و مردم.خوانین بر سر مردم چه اوردند؟...
ما را در سایت رفتار.رضاشاه.و مردم.خوانین بر سر مردم چه اوردند؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3golpabehgamd بازدید : 53 تاريخ : سه شنبه 9 آبان 1402 ساعت: 23:24

خاندان اکبری دلاوری نوئی رفتار.رضاشاه.و مردم.خوانین بر سر مردم چه اوردند؟...
ما را در سایت رفتار.رضاشاه.و مردم.خوانین بر سر مردم چه اوردند؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3golpabehgamd بازدید : 49 تاريخ : سه شنبه 9 آبان 1402 ساعت: 23:24